زنی دیگر

یادداشتهای یک زن که هیچ وقت نمی خواست یک زن باشد

زنی دیگر

یادداشتهای یک زن که هیچ وقت نمی خواست یک زن باشد

فوق لیسانس هایی که می گیریم

پنج نفر در جنب و جوشیم

برای اینکه یک نفر فوق لیسانسش رو بگیره 

یکی می نویسه  

یکی می تایپه 

یکی ویرایش می کنه 

یکی.... 

این یک رابطه دوستانه نیست 

می نویسیم چون که مجبوریم 

چون که نه معنا نداره 

چون رابطه بر ضابطه حکم فرماست 

چون اون رییس و ما مرئوس 

... 

حالا نوبت منه که فوق لیسانس بخوانم 

اینبار پای ضابطه میاد وسط 

طبق بخشنامه شماره فلان 

برای خواندن فوق لیسانس یا دو سال مرخصی بدون حقوق بگیر برو 

یا که قبول کن تو حکم کاریت تاثیری نگذاره

فرق لیسانس و فوق لیسانس چقدره 

۳۰تومان ناقابل در حقوق مبنا .........

حرفهایی برای شنیدن

امروز یک مطلب جالب فهمیدم 

 که ما چند نفر اعضای یک خانواده ایم 

و همه پنهانی یک وبلاگ د اریم برای نوشتن دلتنگیها 

و وبلاگ ما برای خانواده هایمان مثل دفتر خاطراتهایی است که سالهاست می نویسم 

مثل نسبت ناموس و غیرت  

ما همه حرفهایی داریم برای گفتن 

اما نه فقط به خاله خان باجی ها  

نه فقط برای در گوشیهای خاله زنکی 

بلکه کلی حرف جدی 

که گوش شنیدنش رو تو دور و برمان نمی بینیم

عشق و نفرت

گرمی دستهایی که دستهایت را می گیرند

و سردی عرقی که تنم رو می لرزونه

آخه تمام عمرت رو آفتاب مهتاب ندیده بودی

ولی خجالت می کشی بگی


که مرا به روانم لمس و نوازش کن

        نه به  جسمم

که من از قلقک جنسیتم نفرت دارم

و برایم

فاصله عشق و نفرت مویی است

دوچرخه سواری زنان

آیا واقعا دوچرخه سواری زنان دهن کجی به امام زمان است

نمی دانم پس چرا ان زمان زنان اسب سواری می کردند که وسیله نقلیه رایج ان زمان بود و حالا در عربستان زنان اجازه رانندگی ندارند و در یک جایی بهتر از اینجا دوچرخه سواری برای اسلام مضر است.

واقعا نمی دانم که چطور است که برای بیان و توجیه  مخالفت با هر مسئله ا ی خصوصا در باب زنان پای اسلام به وسط می آید.

بعضی وقت ها باور می کنم که به قول یک نفر

     انقلاب علیه زنان بود

چون باور ندارم که خدا از این بعد قضیه نگاه می کرده...................

بچه

انگاری...

بچه پایان کاره 

   یه تسویه حسابه 

   یه راهی که باید رفت 

   یه بدهی که باید به دنیا داد

برای بعضی ها دریچه ای برای براوردن همه آرزوهای سرکوب شده 

برای بعضیها وسیله سرکوب عقده های کودکی  

برای بعضیها کیسه بوکس  

برای بعضیها منبع در آمد

برای بعضی ها تنهایی روزهای بی مردیشان را پر می کنه 

برای بعضیها هم اتاقی تنهایی شبانه

برای بعضیها میخهایی باشه که مردا رو با اون به چهار میخ می کشن تا مطمئن باشند مرد خودشان خواهد ماند  

برای بعضیها قلمرو فرمانروایی

برای بعضیها مثل یک جزئی از مصوبات استانی .... 

کاش 

بچه نباشه 

مگر اینکه  بتوانند بچگی کنه....