زنی دیگر

یادداشتهای یک زن که هیچ وقت نمی خواست یک زن باشد

زنی دیگر

یادداشتهای یک زن که هیچ وقت نمی خواست یک زن باشد

ازدواج

خیلی وقتها شده دلت بخواد یک کاری برای بقیه بکنی و نتونستی 

چون جرات و جسارت می خواد یا شاید سخته یا شاید قبول مسئولیت ... 

مردان وزنان زیادی را در زندگیم می شناسم که تنهایند و سعی می کنند به این تنهایی عادت کنند چون نمی توانند بر جبر روزگار فائق شوند و این تنهایی را بشکنند . 

اینها یا دخترانی هستند که نتوانستند همسر مناسبی بیابند که در جامعه ما مجبورند به انتخاب از میان کسانی که آنها را پسندیده اند نه خود پسندیده باشند که این انتخاب از میان منتخبان چقدر سخت و غیر ممکن می نماید. 

و مردانی که فکر می کننددست روی هر دختری بگذارند نه نمی گوید و بر این خیال آسوده آنقدر وقت تلف می کنند که انها هم فرصت انتخابشان به سر می رسد. 

ولی تفاوتی هست  

دختران کمی هستند که این موضوع را به فال بد نبینند و بر زندگیشان تاثیری نگذارد که طاقت حرف دیگران سخته... 

و مردان مجرد که عموما به این تنهایی فخر هم می فروشند...  

فارغ از همه این حرفها باور دارم که ازدواج خوب بر زندگی شخصی تاثیر مثبتی خواهد داشت و لذتی که حاصل می شه می تواند یک زندگی دوباره به آدم بده   

خیلی وقتها که خیلی احساس خوشبختی می کردم برای همه اطرافیانم ائم از زن و مرد آرزوی چشیدن این لذت را آرزو می کردم 

اما از دستم کاری ساخته نیست  

خیلی وقتها می خواستم وبلاگی میداشتم که به افراد فرصت آشنایی معقول و منطقی را به هم بدهد همه کسانی که واقعا دنبال پیدا کردن نیمه دیگر خودشان هستند نه دنبال فرصت طلبی و سواستفاده .... 

اما کمی غیر ممکنه 

نمی دانم به این سایت های ازدواج و همسر یابی مراجعه کردید غیر از پولی که می گیرند و مسخره است افرادی را می بینی که به دنبال پیدا کردن همسر صیغه و ازدواج دوم و ... به این سایت ها مراجعه می کنند وسابقه اشان را به نمایش می گذارند حالم بهم می خورد... 

وتنها و تنها تلاش سازمان ملی جوانان یک شعار بی محتوای ازدواج آسان و ساده و آگاهانه است فارغ از اینکه اول باید فرصتی برای شناخت بیشتر جوانان از هم ایجاد شود تا بعد به مسائل مادی قضیه هم برسیم  

وقتی که خیلی ها  فرصت های زیادی برای گشتن و پیدا کردن ندارند 

وقتی هنوز نمی توانند با کسی به صورت مطمئن رابطه آشنایی بر قرار کنند در حالیکه مقصد و منظور طرف مقابل را نمی شناسند  

کاش به جای کهدنبال دادن  گواهینامه برای ازدواج بدهند دنبال زمینه سازی هم برای ایجاد یک ارتباط سالم و بی مشکل و دغدغه برای دختران و پسران بودند

تا هیچ دختر و پسری که قلبا همه امادگی های روانی و اجتماعی برای ازدواج را دارند تنها نمانند.

غر غر های زنانه

 

 کتابهایی از دست مردان  مریخی و زنان ونوسیرا خواندی که بدانی فرق مردان و زنان در کجای حرفهایشان است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نه ؟؟؟؟؟؟؟؟   

یک مثال کوچولو و ملموس شاید این باشه

برای اینکه برای مردان دنیای زنان در غر زدن و نالیدن از دست همه معنی می دهد حال آنکه مهم نیست از دست کی و چی می نالی 

خواهی همیشه دغدغه هایمان رنگ موهایمان و مدل لباسمان و آخرین مدهای روز باشد  

یا از نداشته هایمان انتقاد کنیم و آنها را طلب کنیم در هر حال فقط و فقط این حرفهای ما نالیدن است که هست 

 وقتی حتی میگویم که این را اینجا نگذار هم می گویی غر می زنیم  

این غر عجب دامنه وسیعی دارد در فرهنگ لغت مردانه  

پس همین است که حرف هم را نمی فهمیم 

چون تا حرف می زنیم  

گوشهایت را می گیری 

که ای بابا دوباره می خواد غر بزنه

روزه یا زوره

نمی دانم که براستی این روزه را  ما می گیریم یا اون ما رو گرفته 

وقتی اصلا حسش نمی کنی 

 من روزه نیستم و از صبح تا عصر انقدر می دوم دنبال این چرخ زندگی  هیچ وقت ندارم که چیزی بخورم یا غیبتی بکنم ........

من که حتی فرصت نمی کنم بیاد بیارم   که روزه نیستم 

 کجا فرصت برگشتن به خود  

 فرصت یک لحظه تامل  

 ماه انسان سازی .........چه جملات قصاری............  

فقط این سحر ماه رمضان رو دوست دارم  

فرصتی که وبلاگم را بروز کنم 

خدایا دستت درد نکنه که یک وقتی که برای تو بود به من دادی که به خودم برسم 

تو هم می دونی که زندگی  خرج داره 

وقتی رو پیشونیت جای مهر نداشتی 

وقتی تسبیح چفیه نداشتی  

وقتی بند ((پ)) رو نداشتی

فوق لیسانس هایی که می گیریم

پنج نفر در جنب و جوشیم

برای اینکه یک نفر فوق لیسانسش رو بگیره 

یکی می نویسه  

یکی می تایپه 

یکی ویرایش می کنه 

یکی.... 

این یک رابطه دوستانه نیست 

می نویسیم چون که مجبوریم 

چون که نه معنا نداره 

چون رابطه بر ضابطه حکم فرماست 

چون اون رییس و ما مرئوس 

... 

حالا نوبت منه که فوق لیسانس بخوانم 

اینبار پای ضابطه میاد وسط 

طبق بخشنامه شماره فلان 

برای خواندن فوق لیسانس یا دو سال مرخصی بدون حقوق بگیر برو 

یا که قبول کن تو حکم کاریت تاثیری نگذاره

فرق لیسانس و فوق لیسانس چقدره 

۳۰تومان ناقابل در حقوق مبنا .........

حرفهایی برای شنیدن

امروز یک مطلب جالب فهمیدم 

 که ما چند نفر اعضای یک خانواده ایم 

و همه پنهانی یک وبلاگ د اریم برای نوشتن دلتنگیها 

و وبلاگ ما برای خانواده هایمان مثل دفتر خاطراتهایی است که سالهاست می نویسم 

مثل نسبت ناموس و غیرت  

ما همه حرفهایی داریم برای گفتن 

اما نه فقط به خاله خان باجی ها  

نه فقط برای در گوشیهای خاله زنکی 

بلکه کلی حرف جدی 

که گوش شنیدنش رو تو دور و برمان نمی بینیم